معرفی کتاب زنده باد کمیل
یک دفتر صد برگ بود که پس از چند سال گوشه صندوقخانه خاک خوردن، سر از دفتر ادبیات و هنر مقاومت درآورد و چاپ شد تا روایتگر خاطرات محسن مطلق از روزهای جنگ باشد. او یادداشتهایش را از پادگان دوکوهه آغاز میکند و اینکه قرار بوده گردان منحل شدهی کمیل، دوباره تشکیل شود. مطلق حالا به عنوان یکی از افراد گروهان شهید مدنی در این گردان مشغول به خدمت شده و اولین ماموریت گردان هم پدافند خط مهران است: «چند روزی بیشتر نبود که از تهران دل کنده بودیم. دوکوهه هوای مطلوب و دلنشینی داشت. گردانهای لشکر هم بعد از آزادسازی فاو، یا رفته بودند مرخصی و یا در پادگان، زیر چتری از معنویت صفا میکردند. من و عباس یگانه توی پادگان میچرخیدیم که خبردار شدیم، بعد از یک سال که گردان کمیل منحل شده بود، دوباره تشکیل خواهد شد. با پیچیدن این خبر، بچههای قدیمی گردان از گوشه و کنار پیدا شده و جمع باصفایی به راه انداختند. من و عباس هم در این جمع بودیم. این بار فرماندهی گردان کمیل با برادر شاهسوند بود.» «زنده باد کمیل» با روایتی بسیار خواندنی و پرتپش و البته گاه غمبار پیش میرود تا با تصاویری از مطلق و بچههای گردان کمیل در روزهای جنگ به پایان برسد.